مدرنیته و تحولات اجتماعی و فرهنگی جوامع بر روی تمامی مقولات موجود در فرهنگ عمومی جامعه تأثیرگذار است؛ عاشورا نیز یک فرهنگ است و بدون تردید از تحولات جوامع تأثیر می‌پذیرد، اما چگونه می‌توان فرهنگ عاشورا را همگام با تمامی تحولات اجتماعی حفظ کرد؟
 
محرم آغاز شد؛ تکیه‌های قدیمی دوباره به راه می‌افتند، هیئت‌های عزاداری سنتی، آدم‌هایی که پیر هیئت‌های عزاداری امام حسین(ع) شده‌اند و در این راه مو سپید کرده‌اند جمع می‌شوند، پول را هم که خدا می‌رساند، علم «یا حسین(ع)» بلند می‌شود و مراسم عزا آغاز، مراسمی که اگر پایان یابد، آن زمان است که سپاه حسین(ع) با تمام اسیرانش شکست خواهد خورد، در همین عصر در همین زمانه.
 
فرهنگ مقوله‌ای پویاست و ایستایی یک فرهنگ به معنای مرگ آن است. اما پویایی فرهنگی چون عاشورا را چگونه می‌توان تحلیل کرد. آیا پویایی این فرهنگ وابسته به تحولات تکنولوژیکی عصر حاضر و همپایی شور حسینی با این تکنولوژی‌ها است؟ مثلاً حضور پرقدرت سخنرانی‌ها، مداحی‌ها، نماهنگ‌ها و تولیدات صوتی و تصویری مربوط به محرم در فضای مجازی و اینترنت به پویایی فرهنگ عاشورایی کمک می‌کند؟
 
حرکت فرهنگی از تعزیه به عنوان هنری سنتی تا تئاتر به ویژه تئاتر خیابانی، نماهنگ، فیلم کوتاه و فیلم بلند چه نقشی در پویایی فرهنگ عاشورا دارد؟ تبدیل و شاید بتوان گفت جایگزینی گِل روی پیراهن با چاپ نمادهای عاشورایی بر روی لباس آیا یک تحول فرهنگی مثبت تلقی می‌شود یا منفی؟
 
تحول در جنبه‌های موسیقیایی این فرهنگ چه وضعتی دارد و چه تأثیری می‌تواند در حفظ و پویایی فرهنگ عاشورا داشته باشد؟ آیا برای حفظ فرهنگ عاشورایی باید بر جنبه‌های صرفاٌ سنتی و نمادی این فرهنگ تکیه کرد؟ شاید در نگاه اول پاسخ مثبت و یا منفی به این سؤال‌ها و ده‌ها سؤال دیگر در همین خصوص واضح به نظر برسد اما در نگاهی عمیق‌تر جایگزینی برخی مباحث نو با مقوله‌های سنتی عزادای امام حسین(ع) نگران کننده به نظر می‌رسد.
در گذشته محله‌های قدیمی هر شهر یک هیئت عزاداری داشت که همه در همانجا گرد هم جمع می‌شدند، محل تکیه‌ها ثابت و اصول عزاداری مشخص بود. پیر مجلس، بزرگ مجلس، کوچک مجلس، تقسیم کار و خلاصه هر چیزی بر اساس اصول اسلامی در جای خود قرار داشت، احترام حرف بزرگ‌ترها و آموزش و تربیت کوچک‌ترها.
 
پس آیا اکنون نباید از تشکیل و ایجاد خودسرانه تکیه‌ها، بدون در نظر گرفتن جایگاه تکیه‌های قدیمی، مساجد و حسینیه‌های ریشه‌دار در همان محل و بدون حضور ریش سفید و روحانی که چم و خم کار را بلد باشند نگران بود؟ کارکرد تکیه‌هایی که تعداد آنها به شدت در حال افزایش است و گاهاً محلی برای گردهمایی با اهدافی غیر از عزاداری می شود، چیست؟ چه کسی بر عملکرد درست این تکیه‌های چند روزه نظارت می‌کند؟ به ویژه اکنون که دیگر بزرگ و کوچک محله‌ها مشخص نیست.
محرم همیشه حرمت داشته و بخش مهمی از مراسم حضور مردم است، حضور حضوری نه پای تلویزیون.
 
در مساجد و حسینیه‌های قدیمی همیشه محلی ویژه برای حضور بانوان ساخته می‌شده است، محلی که حریم بانوان را حفظ می‌کرده و آنها نیز عزاداری می‌کردند، نه صرفاً تماشا. عزاداری بانوان و حضور در مراسم عزاداری محرم، از مباحثی است که در سال‌های اخیر به شدت دچار آسیب شده است و بانوان از بانوان صرفاً عزادار به خانم‌ها و دختر خانم‌های صرفاً تماشاچی و در مواقعی صرفاً نمایش‌گر تبدیل شده‌اند. مقوله‌ای که با روح فرهنگ حسینی نه تنها مغایر بلکه متضاد است.
یادش به خیر؛ همیشه انتهای دسته‌های عزاداری پر بود از بچه‌های قد و نیم قد که با افتخار در دسته‌های عزای حسین(ع) حضور پیدا می‌کردند. اگر محرم از بچه‌ها گرفته شود، محرم می‌میرد.
 
سنت محرم همیشه این بوده است که محور مراسم سخنرانی باشد و در کنار سخنرانی مداحی و عزاداری صورت گیرد، یعنی محور عقل است در کنار شور، نه شور بدون شعور. عاشورا فرهنگ است و بخش غالب فرهنگ تعقل؛ تعقلی که احساس به عمق بخشی آن کمک می‌کند و اگر این دو جایگزین هم شوند یعنی محور بر مداحی آن هم از نوع بزرگ نمایی و کوچک نمایی‌های نه به جا آنوقت فرهنگی غنی را به پوسته‌ای شکننده تبدیل خواهیم کرد.
 
محرم یک فرصت برای تشیع است فرصتی که به هیچ وجه نباید در آن اهمال کرده اجازه داد با تغییر زمان و زمانه تغییر کند. اصل فرهنگ عاشورا یعنی نه ظلم می‌کنم و نه ظلم می‌پذیرم. خود را در قبال دین و جامعه مسئول می‌دانم و اگر جامعه از دین و اسلام جدا شد برای زنده کردن اسلام همه چیزم را فدا می‌کنم، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنم، نمازم حتی در محشر عاشورا باز هم به جماعت است و به موقع، یعنی اولین اولویت زندگیم حفظ دین است و ... .
و هر چه قالب این هدف را به خود بگیرد، می‌تواند وسیله حفظ فرهنگ عاشورا باشد و هر چه بخواهد قالبی دیگر به این هدف بدهد باید کنار گذاشته شود. عاشورا فرهنگ حرمت نگه ‌داشتن است، حرمتش را نگه‌داریم.
/7432/